جدول جو
جدول جو

معنی مازه عرب - جستجوی لغت در جدول جو

مازه عرب(ژُ)
دهی از دهستان مرغاست که در بخش ایذۀ شهرستان اهواز واقع است و 105 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ / زِ دَ)
درد پشت را گویند، چه مازه استخوان پشت است و به این معنی در چند نسخه به حذف آخر نوشته شده بود که ’مازه در’ باشد، اﷲ اعلم. (برهان). درد پشت را گویند. (آنندراج). مازه در. کمردرد که به تازی وجعالورک گویند. (ناظم الاطباء). درد ناحیۀپشت. درد ناحیۀ ستون فقرات. و رجوع به مازه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
منزلی در ناحیۀ خوارزم که سلطان تکش در آن محل بمرض خناق درگذشت. مؤلف حبیب السیر نویسد: ’... و کیفیت فوت تکش خان چنان بود که در شهور سنۀ ست و ستین وخمسمائه بمرض خناق گرفتار گشته بسعی اطباء بلکه بمشیت ایزد تعالی جل جلاله آن مرض زایل شده سلطان تکش درایام نقاهت بخیال استیصال ملاحده از خوارزم نهضت فرمود و هر چند طبیبان و نیک اندیشان گفتند چند روز دیگرحرکت نمیباید کرد تا صحت کامل شامل حال وجود شریف پادشاه عادل شود بسمع رضا نشنود و چون به منزل چاه عرب رسید مرض تکش عود کرده پادشاه طبیعت دست تصرف از تدبیر امور بدن کوتاه ساخته تکش خان روی بجهان جاودانی آورد...’ (از تاریخ حبیب السیر جزو چهارم ص 424)
لغت نامه دهخدا
(هَِ عَ رَ)
حضرت محمد مصطفی صلی اﷲ علیه و آله و سلم. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زَ / زِ دَ)
درد پشت باشد. (فرهنگ جهانگیری). مازه درد. (ناظم الاطباء). و رجوع به مازه درد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مازه درد
تصویر مازه درد
درد پشت را گویند، کمر درد
فرهنگ لغت هوشیار
دای تازی کنیز تازی که روزگارش پریشان تر از روزگار کنیزکان دیگر است
فرهنگ لغت هوشیار